روشای نازنینم عزیز مامان و بابایی
روشا جان نفسم چند ماهی هست که نتونستم بیام سر بزنم به وبلاگت.یک بار هم اومدم و برات کلی چیزای قشنگ نوشتم که اینترنت دچار مشکل شد و همش پاک شد.ناز گل یدونه من لحظه به لحظه بزرگ شدنتو با تمام سلولهای بدنم حس می کنم.عزیزم روز به روز خانومتر میشی.پازلاتو تقریبا خودت کامل میکنی .عاشق سر سره های پیچی هستیو خودت میری بالا و سر میخوری میای پایین.کارتون ها رو که دوست داری برام تعریف میکنی و یک پرنسس واقعی هستی و تو کارتونها از پرنسسها بیشتر خوشت میاد.عاشق اسب سواری هستی.مثل همیشه عاشق مهمون و مهمونی و روابط عمومیت از بچگیت عالی بود.گل نازم اونقدر شیرین کاریات و تیز هوشیات زیادن که نمیشه برات بنویسم.همیشه تا ابد عاشقانه دوست دارم نازگل مامانی.توی عکس اخر جای بوس خاله جون روی لوپات مونده بس که شیرینی و به دل میشینی